جدول جو
جدول جو

معنی حسین بازی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین بازی
(حُ سَ نِ)
ابن عمر. منسوب به جد خویش و محدث است. در تاریخ اسلام، محدث به عنوان فردی شناخته می شود که تلاش دارد تا سنت پیامبر اسلام را بدون هیچگونه تغییر یا تحریف، به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد در جوامع علمی و دینی، از مقام والایی برخوردار بودند. مهم ترین ویژگی محدثان دقت در انتقال احادیث صحیح است، چرا که حفظ دقت در نقل، به ویژه در دوران هایی که دشمنان اسلام در حال تحریف آن بودند، امری ضروری بود.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ)
ابن علی بن محمد بن احمد بن حسین بن احمد خزاعی نیشابوری رازی مکنی به ابوالفتوح (متوفی 535 یا 560 هجری قمری). رجوع به ابوالفتوح شود. و در هدیه العارفین ج 1 ص 312 تبصره الانام در ملل و نحل و الرساله الحسینیه را به وی نسبت داده است
ابن محمد آمدی متخلص به رازی از کاتبان دیوان بود و در 1120 هجری قمری درگذشت. او راست: ’نصایح الابرار’ و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 324)
ابن طلحه رازی کاتب. اوراست: ’هدایه’ در ترسل. (هدیه العارفین ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ یِ)
کنایه از دورنگی چرا که سینۀ باز دورنگ میباشد یعنی سیاه و سفید. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ اَ)
ابن علی بن ظافر ازدی مصری صفی الدین ادیب. درگذشتۀ 657 هجری قمری 1259/ میلادی او راست: ’الفریده’. (معجم المؤلفین ازایضاح المکنون ج 2 ص 189) (هدیه العارفین ج 1 ص 313)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ)
حیدر بن شریف احمد حریری صفوی. ساکن موصل (1121-1129 هجری قمری). او راست: حاشیه بر حاشیۀ میرزا جان باغنوی بر اثبات الواجب دوانی، و حاشیۀ دیگر بر تعلیقات میرسید شریف. (هدیه العارفین ج 1 ص 343)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ رِ)
ابن محمد بن عبدالوهاب بن محمد بن حسین دباس بغدادی و مکنی به ابوعبدالله ادیب نحوی لغوی شاعر. متولد بغداد در صفر 443 هجری قمری و درگذشته در همانجا در جمادی دوم 524 هجری قمری 1130/ میلادی دیوان شعر دارد و نیز او راست: الشمس المنیره در قرائت و جز آن. (معجم المؤلفین از الوافی ج 11 ص 106) (ابن خلکان ج 1 ص 197) (معجم الادباء ج 10ص 147) (انباء الرواه ج 1 ص 328) (بغیه الوعاه 236) (شذرات ج 4 ص 69) (کشف الظنون) (روضات ص 248) (اعیان الشیعه ج 27 ص 201) (ذریعه ج 9) (هدیه العارفین ج 1 ص 312)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ لِ)
ابن حمزه بن محمد بن عبدالله شیرازی در حجاز بود و به سال 683 هجری قمری به دمشق شد. او راست: تحفهالروح و الانس. (هدیه العارفین ج 1 ص 314)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ دَ)
ابن سامی بن علی بدوی شافعی مدرس جامع ازهر بود و در قاهره در 1362 هجری قمری 1943/ میلادی درگذشت. او راست: ’قصه سیدنا داود’ و جز آن. (معجم المؤلفین از الاعلام الشرقیه ج 2 ص 105) (فهرست کتاب خانه ازهر ج 6 ص 20)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ تَ)
ابن حیدر مرعشی. درگذشتۀ 1176 هجری قمری او راست: جامع الکنوز و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 327)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
خراسانی (شاه...) از شاعران دوران میرعلی شیر است. (ذریعه ج 9 ص 234)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
ابن عبدالله معتزلی مکنی به ابوعبدالله. متکلم. مؤلفات بسیار داشت و در 367 هجری قمری 978/ میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین ج 4 ص 19)
لغت نامه دهخدا
(بَ غَ)
حسین بن مسعود بن محمدبغوی. وی شافعی بود. کنیه اش ابومحمد و لقبش فراء و محی الدین و محی السنه. در علم فقه و تفسیر و ادبیات وحدیث و رجال و معرفت و اسامی صحابه و روایت اخبار دست داشت. او راست: 1- تفسیر القرآن. 2- التهذیب در فقه شافعی. 3- الجمع بین الصحیحین. 4- شرح السنه. 5- معالم التنزیل در تفسیر و ظاهراً این کتاب غیر از تفسیر القرآن است. 6- مصابیح السنه در حدیث و شبیه کتاب من لایحضره الفقیه ابن بابویه صدوق است که اسناد اخبار را حذف کرده و خبر را به راوی اصل که از معصوم شنیده است نسبت میدهد و تفسیر مذکور متوسط است و از تفاسیر صحابه و تابعین و مابعد ایشان نقل کرده و تاج الدین ابونصر عبدالوهاب بن محمد حسینی متوفی به 875 هجری قمری آنرا تلخیص کرده است. بغوی با غزالی معاصر بوده و در سال پانصد و ده یا یازده یا شانزده هجری قمری در مرورود وفات یافت و زادگاهش شهر بغ یا بغشور مابین مرو و سرخس و هرات بوده و در مقام نسبت بدانجا بغوی گفتن شاذ و مخالف قیاس است. (از ریحانه الادب). و رجوع به نامۀ دانشوران ج 4 و لغات تاریخیه و جغرافیه وحبیب السیر ج 2 و تاریخ الخلفا ذیل محی السنه و اعلام زرکلی و انجمن آرا و معجم المطبوعات و مآخذ آن شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِبَ غَ)
ابن مسعود بن محمد معروف به ابن فراء بغوی شافعی در مروالرود خراسان در 516 هجری قمری 1122/م. پس از هفتادواند سال عمر و دیدن بیش از هشتاد راوی حدیث درگذشت. او راست: معالم التنزیل در تفسیر و مصابیح السنه و التهذیب و شمائل النبی و ’الجمع بین الصحیحین’. (سیر النبلاء ج 12 ص 103) (طبقات الشافعیه ج 37 ص 2) (تذکره الحفاظ ج 15 ص 2) (ابن خلکان ج 1 ص 402) (شذرات ج 4 ص 48) (روضات ص 246) (طبقات المفسرین سیوطی 12) (مفتاح السعاده) (کشف الظنون) (معجم المؤلفین) (هدیه العارفین ج 1 ص 312) (تاریخ گزیده ص 809 و 813)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
ابن طالب بن عباس بن ابراهیم بن حسین بن عباس بن حسن بن عباس بن حسن بن محمدعلی بلاغی ربعی کاظمی شاعر نجفی. درگذشتۀ 1320 هجری قمری 1902/ میلادی (معجم المؤلفین ج 4 ص 13)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
ابن محمد بن خسرو. در شوال 520 هجری قمری / 1126 میلادی درگذشت. وی به ابن خسرو شهرت دارد و اخبار ابوحنیفه را گردآوری نموده است. (معجم المؤلفین از سیر النبلاء ج 12 ص 136) (الوافی بالوفیات ج 11 ص 108) (لسان المیزان ج 2 ص 312) (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ بَ)
دهی است از دهستان چاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 4هزارگزی شمال خاوری الیگودرز کنار راه مالرو حسین آباد به شفیعآباد. ناحیه ای است واقع در جلگه. معتدل. دارای 197 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، چغندر، پنبه. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ بِ)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. واقع در 12هزارگزی خاور الشتر و 12هزارگزی خاور راه خرم آباد به الشتر، ناحیه ای است واقع در جلگه. سردسیر مالاریائی. دارای 180 تن سکنه میباشد. فارسی، لکی زبانند. از سرآب هنام مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، پشم، حبوبات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند، راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ حسنوند بوده برای تعلیف احشام، زمستان قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
حسین بن احمد بن علی بن محمدالتبانی مکنی به ابوعبدالله. وی از ابوالفتح احمد بن الحسن بن سهل... البصری الواعظ و ابوالحسن علی بن احمد بن عبدالرحمن العزال و ابومحمد بن السقا و غیرهم حدیث کرد و از وی ابوالبرکات ابراهیم بن محمد بن خلف الحماری روایت کرده است. (انساب سمعانی ورق 103 الف)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ عَبْ با)
ابن محمد نبهانی حلبی حنفی کتابشناس. متوفی به حلب در 1095 هجری قمری 1674/ میلادی او راست: ’الجامع للاثار’ در فهرست کتب و کتاب شناسی. (معجم المؤلفین از هدیه العارفین ج 1 ص 323)
ابن علی عباس معروف به سافون. حاکم کوکبان در سدۀ دوازدهم هجری بود چند ارجوزه در علم کلام داشت. (معجم المؤلفین از نشر العرف ج 1 ص 586)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
چگونگی و عمل حریف باز
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ)
دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 54هزارگزی شمال باختری نورآباد و 22هزارگزی باختر راه خرم آباد به کرمانشاه. ناحیه ای است تپه ماهور. سردسیر مالاریایی. دارای 120 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. محصولات آنجا غلات، لبنیات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. و راه مالرو است. ساکنین از طایفه غیب غلام بوده برای تعلیف احشام زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن حسین بن ابراهیم بن اسماعیل حسینی. از مدرسین جامع ازهر. متولد 1286 هجری قمری و متوفی 1354 هجری قمریمؤلفاتی دارد که در معجم المؤلفین یاد شده است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن محمد بن فخربن علی ملقب به کمال الدین لاری. او راست: شرح رساله ’الحوراء و الزوراء’ که در 918 هجری قمری 1512/ میلادی تألیف کرده است. (کشف الظنون) (معجم المؤلفین) (هدیهالعارفین ج 1 ص 317) (ذریعه ج 13 ص 303) (روضات 161)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَنِ شَ)
ابن عبدالله بن مسعود شبامی مسعودی نحوی مقری ادیب شاعر. او راست: ’الاغراب فی الاعراب’. و در1146 هجری قمری 1733/ میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ شَ)
وی ’صرف الهنا علی نیل المنی’ را در صرف به سال 1299 هجری قمری 1882/ میلادی تألیف کرده است. (معجم المؤلفین ج 4 ص 11)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
شاعر معاصر سام میرزا صفوی و متوفی در دامغان 941 هجری قمری (ذریعه ج 9 ص 497)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ)
دهی است از دهستان دلاور بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 23هزارگزی شمال باختری دشتیاری و کنار راه مالرو فهرج به قصرقند. ناحیه ای است واقع در جلگه، گرمسیر مالاریائی. دارای 250 تن سکنه میباشد. بلوچی زبانند. از باران مشروب میشود. محصولات آنجا توت، حبوبات، لبنیات. اهالی به کشاورزی، گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ میرولدزائی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ رَ)
پزشک مصری. درگذشتۀ 1312 هجری قمری او راست: حفظ صحه المتزوج و العارب. (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ قَبْ با)
ابن محمد بن زیاد نیشابوری مکنی به ابوعلی قبانی محدث و مورخ. متولد در خراسان در سال دویست وده و اندی و متوفی در 289 هجری قمری / 902 میلادی سفرها کرد و حدیثها شنید و گفت، و مسندی نگاشت. (معجم المؤلفین از سیر النبلاء ج 9 ص 18) (الوافی بالوفیات ج 11 ص 111) (تهذیب التهذیب) (تذکره الحفاظ) (شذرات الذهب) (مرآت الجنان) (هدیه العارفین ج 1 ص 304). و در برخی موارد قبائی آمده است. و رجوع به ابوعلی حسینی شود
ابن علی منجم. او راست: ’اوضح الدلائل’ در علم هیئت. و در 952 هجری قمری 1545/ میلادی درگذشته است. (ایضاح المکنون ج 1ص 150) (معجم المؤلفین) (هدیه العارفین ج 1 ص 318)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن احمد بن عبدالرحیم تبریزی طباطبائی. درگذشتۀ 1300 هجری قمری او راست: تفسیر سورۀ فاتحه و انعام. (ذریعه ج 4 ص 337 و 339)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ فَ)
او راست: السراج الوهاج عن ذکر العوائد و حقوق الزواج که در 1310 هجری قمری 1892/ میلادی تألیف کرده است. (معجم المؤلفین از فهرست کتاب خانه ازهر ج 6 ص 28)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ عُ)
ابن علی بن صلاح بن محمد بن احمد عبالی حسنی. در حصن الظفیر در محرم 1080 هجری قمری / 1669 میلادی درگذشت. مؤلفاتی دارد. (معجم المؤلفین از ملحق بدر الطالع ص 87)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ غَزْ زی)
ابن محمد بن مصطفی بالی غزی عالم. متولد در غزه 1235 هجری قمری 1820/ میلادی و متوفی در 1271 هجری قمری 1855/ میلادی او راست: منظومۀ منحهالرحمان فی فضایل رمضان و جز آن. (معجم المؤلفین از فهرست ظاهریه) (اعلام النبلاء ج 7 ص 297)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رسن بازی
تصویر رسن بازی
ریسمان باز، کسی که روی ریسمان برود و بازی ها کند
فرهنگ لغت هوشیار
از انواع بازی های بومی که تنها جنبه ی سرگرم کننده دارد
فرهنگ گویش مازندرانی